یک‌برداشت

"یک‌برداشت" حاوی برداشت من از موضوعات مختلف است.

یک‌برداشت

"یک‌برداشت" حاوی برداشت من از موضوعات مختلف است.

اینجا از کتابی که خوانده‌ام می‌نویسم، از فیلمی که دیده‌ام، از یک بازی یا یک موسیقی. ممکن است درباره‌ی یک اتفاق اجتماعی بنویسم یا از یک مشاهده‌ی ساده. اینجا شبیه به یک دفتر مشق برای من خواهد بود که در آن تمرین نوشتن می‌کنم.

۳ مطلب در مهر ۱۳۹۵ ثبت شده است

۲۴
مهر

امروز با یک اَپ بی‌اندازه کاربردی با امکانات بسیار زیاد آشنا شدم و حیفم آمد که آن را به شما هم معرفی نکنم. بدون شک بارها برای همه‌ی ما پیش آمده که مطلبی را در سایت‌های مختلف دیده‌ایم اما در آن لحظه حوصله یا زمان مطالعه‌ی آن را نداشته‌ایم. بنابراین بیخیال خواندنش شده‌ایم، آن را درجایی کپی کرده‌ایم و یا آن را در یک تب جداگانه نگه‌داشته‌ایم تا بعداً مطالعه‌اش کنیم. همه‌ی این‌ها بدون شک مشکلاتی را برای ما به وجود آورده است. اَپ instapaper به‌راحتی این مشکل را حل می‌کند. برای استفاده از آن کافی است از گزینه‌ی اشتراک‌گذاری استفاده کرده و مطلب را بهinstapaper  بدهید. instapaper مطلب را برای شما نگه می‌دارد تا بعداً بتوانید آن را به‌راحتی و بدون نیاز به اینترنت مطالعه کنید. این اَپ می‌تواند تعداد بی‌شماری صفحه را برای شما نگه‌داری کند، امکان جست‌وجو در میان مطالب را برایتان فراهم کند، مطالب ذخیره‌شده را هایلایت کرده و یادداشت موردنظرتان را برای آن بنویسد، نوشته‌های انگلیسی را برایتان بخواند، سایز نوشته و رنگ پس‌زمینه را به‌دلخواه شما تغییر دهد و بسیاری امکان دیگر که بدون شک به امتحانش می‌ارزد. instapaper نسخه‌ی اندروید، ios و افزونه‌ای برای گوگل کروم دارد بنابراین برای استفاده در هر پلتفرمی مناسب است. آخر اینکه نسخه‌ی پرمیوم اَپ امکانات بیشتری نسبت به نسخه‌ی عادی آن دارد که می‌توانید آن را بخرید و یا از سایت‌های ایرانی به‌رایگان دانلود کنید.

۲۱
مهر

ای‌کاش آدمی مثل آقای سامسا شب می‌خوابید و صبح سوسک (؟) می‌شد. ای‌کاش شب می‌خوابیدی و صبح به موجود دیگری تبدیل می‌شدی. همین‌قدر ناگهانی. همین‌قدر بی‌مقدمه. ای‌کاش می‌شد به همین سادگی،کس دیگری شد،چیز دیگری شد. شانه خالی کرد از همه‌چیز و راحت تمام شد. کاش خلاص شدن از همه‌چیز،همین ‌اندازه ساده بود. اما نه،مسخ شدن به این سادگی نیست. آدمی پیش از مسخ شدن،مستهلک می‌شود،مستأصل می‌شود و بی‌چاره. آدمی هر روز صبح،خود را درون آینه می‌بیند،لحظه‌لحظه پیر شدنش را می‌بیند و از کوچک‌ترین رفتاری می‌فهمد که دارد تمام می‌شود. انگار صبح به صبح می‌بینی که بخشی از تو دیگر مثل دیروز نیست. داری چیز دیگری می‌شوی،داری مسخ می‌شوی.

۱۸
مهر

همیشه گفته‌ام که می‌توانم تنها زندگی کنم و تنهایی را تحمل‌کنم.بنابراین احتمالاً مهاجرت به شهر یا کشوری دیگر برایم از این‌جهت مشکلی ایجاد نکند.با این‌حال وقتی این روزها درباره‌ی ثبت‌نام در لاتاری و مهاجرت به آمریکا با دوستانم صحبت می‌کنم یک تردید اساسی وجودم را فرامی‌گیرد و آن این است که آیا واقعاً تحمل تنها زندگی‌کردن در کشور دیگری را دارم ؟ آیا می‌توانم در کشوری که نه زبانش با زبان من یکی است،نه مناسبات اجتماعی‌اش با مناسبات اجتماعی اینجا هم‌خوان است و نه فرهنگش به فرهنگ اینجا شباهتی دارد زندگی کنم؟ به این فکر می‌کنم که آیا آنجا دوام می‌آورم یا نه ؟ البته طبق عادت همیشگی‌ام قضیه را زیاد جدی گرفته‌ام و اصلاً بعید است که اسم من از میان میلیون‌ها اسم دیگر برای مهاجرت دربیاید اما با این‌وجود دوست دارم این مسئله را برای خودم حل کنم تا اگر فردا روزی توانستم بروم،از این بابت خیالم راحت باشد و ذهنم را مشغول مسائل دیگری کنم.این استدلال را هم همواره در گوشه‌ی ذهنم دارم که ثبت‌نام کنم و اگر شد و نخواستم،نروم اما می‌خواهم این مسئله برایم کاملاً حل ‌شده باشد و بعد اقدام به رفتن کنم.بدون هرگونه اغراق و تعارفی می‌توان گفت که در زمینه‌های مختلفی،ما دهه‌ها از آمریکا عقب هستیم و این رفتن،فرصت این را ایجاد می‌کند که با جهان متفاوتی از آنچه تابه‌حال دیده‌ایم از نزدیک آشنا شویم.با این‌همه فعلاً قصد ثبت‌نام در لاتاری را ندارم تا ببینم در روزهای آینده چه پیش می‌آید.این را هم بگویم که من حق رفتن،نرفتن،رفتن و برگشتن و حتی رفتن و برنگشتن را برای هرکسی در هر جای جهان قائلم و اصلاً ای‌کاش شرایط طوری بود که بدون هرگونه مشکلی می‌شد به هرجایی سفر یا مهاجرت کرد.

پی‌نوشت بی‌ربط : در دو پست قبل گفتم که از مشکل نیم‌فاصله خسته شده‌ام و راه خوبی برای حل آن پیدا نمی‌کنم.حل این مشکل با نرم‌افزار ویراستیار بسیار آسان است.علاوه بر مشکل نیم‌فاصله،ایرادات احتمالی نگارشی و املایی هم با این نرم‌افزار قابل برطرف کردن است.ویژگی‌های دیگری هم وجود دارد که خودتان به‌مرور با آن‌ها آشنا می‌شوید.

لینک دانلود نرم‌افزار ویراستیار : virastyar.ir