یک‌برداشت

"یک‌برداشت" حاوی برداشت من از موضوعات مختلف است.

یک‌برداشت

"یک‌برداشت" حاوی برداشت من از موضوعات مختلف است.

اینجا از کتابی که خوانده‌ام می‌نویسم، از فیلمی که دیده‌ام، از یک بازی یا یک موسیقی. ممکن است درباره‌ی یک اتفاق اجتماعی بنویسم یا از یک مشاهده‌ی ساده. اینجا شبیه به یک دفتر مشق برای من خواهد بود که در آن تمرین نوشتن می‌کنم.

۶ مطلب در تیر ۱۳۹۵ ثبت شده است

۳۱
تیر

به نظر من از بهترین ترکیب های لغوی در زبان فارسی سخنران رانی است و بهترین شکل برای نوشتن آن همین جدا نوشتن دو بخش آن از یکدیگر است : سخن رانی. چرا که اینطور نوشتن آن باعث می شود بیشتر به معنایش دقت کنیم. سخن راندن به این معنا که سخن هم مانند هر وسیله ای که راندنی است افساری دارد و باید افسارش را محکم نگه داشت. این یکی حتی افسار بهتری را می طلبد چرا که خطر سخن بیشتر از هر چیز دیگری است.اگر سلاح ها می کشند،اگر بمب ها منفجر می کنند،اگر موشک ها نابود می کنند،همه به فرمانی وابسته اند؛ به سخنی.

هیچ کدام از چیزهایی که افساری دارند،به اندازه ی سخن کارساز نیستند و به اندازه ی سخن خطرناک. رها کردن افسار این یکی،جبرانی سخت و گاهی ناممکن دارد.

۲۳
تیر

روی قله ایستاده بود و فریاد می زد :

هستی ؟

صدا می پیچید و به خودش باز می گشت :

هستی ؟

همیشه بنا بر نفی خالق بود اما مخلوق نفی می شد.

۱۵
تیر

سر و وضع نامرتب من برای هر کسی نمایش بخشی از من است.برای یکی نمود بی حوصلگی من است،برای دیگری نمود بی نظمی و شلختگی من.برای یکی هم نمود بی تعلقی من است.بی تعلقی به ظاهر که هیچ وقت و هیچ وقت به آن رسیدگی نکرده ام.برای مادرم اما انگار یک دلهره ی هولناک است.می گوید به خودت برس،سر و وضعت را درست کن.تو هر وقت مریضی اینطوری می شوی.این طور انگار همیشه مریضی.می خندم و می گویم چشم.

باید به خودم برسم تا این دلهره را از او بگیرم.باید به خودم برسم.

۱۲
تیر

همه ساله در صنعت بازی دنیا بازی های زیادی در زمینه های مختلف ساخته و عرضه می شوند. عناوین پر زرق و برق و بزرگی که یکی پس از دیگری تولید می شوند و سود بسیار زیادی هم نصیب سازندگان خود می کنند. در این بین اما هستند شرکت هایی که به طور مستقل فعالیت می کنند و بازی های آن ها بسیار قابل احترام تر از کمپانی های بزرگ است. بازی This War Of Mine یکی از همین عناوین است.

۰۴
تیر

کنترل تلویزیون را بردارید و از شبکه ی یک شروع به عوض کردن کانال ها کنید.از همان اول تا آخر در هر ساعتی از شبانه روز چندین شبکه را پیدا می کنید که مشغول جایزه دادن چیزی هستند.اهمیتی ندارد کدام شبکه باشد و ماهیت کلی برنامه های آن چه باشد،بالاخره چیزی برای جایزه دادن وجود دارد.

۰۲
تیر

نوشتن برای من،همیشه یک علاقه ی دست نیافتنی بوده است. چیزی که دوستش داشتم اما هیچ وقت سمتش نرفته ام. مثل خیلی چیزهای دیگر.مثل برنامه نویسی،مثل نقاشی و ... . مدتی طولانی است که بین وبلاگ ها و سایت های آموزش وردپرس گشت و گذار می کنم. می بینم،می خوانم اما هرگز سمت ساختنش نمی روم. راستش حتی تا مرحله ی ثبت دامین و خرید هاست هم رفتم اما باز برگشتم. هرگز هم نفهمیدم این وسواس بی مورد و مسخره از کجاست و برای چیست اما هر چه که هست یک مانع بزرگ بوده، از خیلی سال پیش تا امشب که اولین پست وبلاگم را می گذارم. همه می گویند تو برای انجام هر کاری زیاد دست دست می کنی. راست هم می گویند که اگر اینطور نبود،خیلی وقت پیش این وبلاگ را راه انداخته بودم.

در هر حال،امروز راهش انداختم. شاید روزی شیک تر شد و تبدیل به وردپرس شد،شاید هم به کل از بین رفت. به خیلی چیزها بستگی دارد اما الآن،در این لحظه،هیچ کدام آن ها مهم نیستند. مهم این است که بالاخره راهش انداختم و کلنجار رفتن با خودم را حداقل در این یک مورد کنار گذاشتم. این جا از کتابی که خوانده ام می نویسم،از فیلمی که دیده ام،از یک بازی یا یک موسیقی. ممکن است درباره ی یک اتفاق اجتماعی بنویسم یا از یک مشاهده ی ساده،در اتوبوس،تاکسی یا خیابان. در هر صورت این وبلاگ حاوی برداشت من از موضوعات مختلف است.این جا شبیه به یک دفتر مشق برای من خواهد بود که در آن تمرین نوشتن می کنم بنابراین هر نقدی از سوی شما بی شک کارساز است.