یک‌برداشت

"یک‌برداشت" حاوی برداشت من از موضوعات مختلف است.

یک‌برداشت

"یک‌برداشت" حاوی برداشت من از موضوعات مختلف است.

اینجا از کتابی که خوانده‌ام می‌نویسم، از فیلمی که دیده‌ام، از یک بازی یا یک موسیقی. ممکن است درباره‌ی یک اتفاق اجتماعی بنویسم یا از یک مشاهده‌ی ساده. اینجا شبیه به یک دفتر مشق برای من خواهد بود که در آن تمرین نوشتن می‌کنم.

۱ مطلب در مهر ۱۳۹۶ ثبت شده است

۱۰
مهر

فوت پدربزرگم با ایام انتخابات مصادف شده بود. وقتی برای پدربزرگم مراسم هفتم گرفتیم، بخش زیادی از مهمون‌ها پشت ترافیک کارناوال‌های انتخاباتی گیر افتاده ‌بودند. مراسم رو دیرتر شروع کردیم و شام رو هم دیرتر دادیم اما باز هم تعداد زیادی مهمون به‌ مراسم نرسیدند. نتیجه‌ش شده بود تعداد زیادی غذای دست‌نخورده که روی دستمون مونده بود. از طرفی جا نداشتیم غذاها رو تا صبح نگه داریم و از طرفی چون هوا گرم بود قطعا غذاها خراب می‌شد. دیروقت هم بود و خب هیچ خیریه‌ای باز نبود که بشه زنگ‌ بزنیم تا غذاها رو ببرند. بالاخره تصمیم گرفتیم غذاها رو بسته‌بندی کنیم و‌ دوره بیافتیم توی شهر، هر نیازمندی که دیدیم بهش غذا بدیم. از روند توزیع غذا که‌ بگذریم، یک سوال که چند نفری پرسیدند برام جالب بود. بعد از اینکه غذا رو می‌گرفتند می‌پرسیدند: «به‌ کی باید رای بدیم؟» تصور برخی این بود که‌ این غذا برای تبلیغات نامزدی است و ما هم مسئول تبلیغاتش. وقتی می‌گفتیم غذا برای انتخابات نیست کمی با تعجب نگاه می‌کردند و خدابیامرزه‌ای می‌گفتند. این یک روایت ساده از رای‌فروشی تو این شهره. کاش چاره‌ای پیدا کنیم.