یک‌برداشت

"یک‌برداشت" حاوی برداشت من از موضوعات مختلف است.

یک‌برداشت

"یک‌برداشت" حاوی برداشت من از موضوعات مختلف است.

اینجا از کتابی که خوانده‌ام می‌نویسم، از فیلمی که دیده‌ام، از یک بازی یا یک موسیقی. ممکن است درباره‌ی یک اتفاق اجتماعی بنویسم یا از یک مشاهده‌ی ساده. اینجا شبیه به یک دفتر مشق برای من خواهد بود که در آن تمرین نوشتن می‌کنم.

فیلترینگ

سه شنبه, ۱۲ شهریور ۱۳۹۸، ۰۲:۴۹ ب.ظ

حرف‌های دیروز آذری جهرمی در مجلس بازخورد زیادی در شبکه‌های اجتماعی و تلگرام داشته است. بخش زیادی از واکنش‌ها، واکنش‌های مثبت به حرف‌های اوست و اینکه از او بابت اینکه «به مختل‌شدن زندگی مردم» از طریق بستن تمام فیلترشکن‌ها تن نداده است حمایت کرده‌اند. هم‌چنین از اینکه او از تجارت چندصدمیلیاردی فروش فیلترشکن‌ها پرده‌برداری کرده ابراز خوش‌حالی کرده‌اند. از دید من اما بخش اصلی حرف‌های آذری جهرمی، بخش کمتردیده‌شده‌ی آن است و اتفاقا آن بخش، جایی است که امکان هیچ دفاعی از او باقی نمی‌گذارد. این نوشته قرار است به این بخش بپردازد.

آذری‌ جهرمی گفته‌است: «... ما بارها گفتیم اینو (سطح دسترسی) طبقه‌بندی کنیم، در جلسات مختلف گفتیم سطح سیستم برای پزشک، برای استاد دانشگاه، برای دانشجو و برای خبرنگار، نمی‌شود با سطح یک کودک ۸‌ساله، ۹‌ساله برابر باشد...» مشکل دقیقا از همین‌جا آغاز می‌شود. این جمله یک مغالطه و یک فریب بزرگ در خود دارد. قراردادن استاد دانشگاه در برابر یک کودک‌ ۸‌ساله، دوگانه‌سازی از اساس غلطی است که البته آذری جهرمی می‌داند چرا آن را انجام می‌دهد. چرا وقتی صحبت از سطح دسترسی می‌شود یک کودک ۸‌ساله را در برابر استاد دانشگاه قرار دهیم؟ چرا یک راننده تاکسی، یک سبزی‌فروش و یا اصلا یک آدم بیکار را در برابر استاد دانشگاه قرار ندهیم؟ اصلا چرا برای استفاده از اینترنت باید مردم را در برابر هم دسته‌بندی کنیم؟ اگر قرار باشد سطح دسترسی تعریف کنیم، دیگر مسئله فقط محدود به سن نخواهد بود و شغل افراد و بسیاری دیگر از پارامترها هم در آن دخیل خواهد شد. ایده‌ی جداسازی مردم از هم و تعیین سطح دسترسی برای آن‌ها ایده‌ی بسیار خطرناکی است. تقسیم مردم به دسته‌‌های مختلفی که از دید حکومت می‌توانند از امکانات مختلفی استفاده کنند، صرف‌نظر از ویژگی‌های روان‌شناسانه و تبعات اجتماعی‌اش، شبیه به نوعی تقسیم‌بندی فاشیستی است که انسان‌ها را در دسته‌های مختلف می‌بیند. اینترنت در قرن حاضر، یک حق عمومی برای تمامی شهروندان یک کشور است و هیچ قانونی نباید این حق را از آن‌ها سلب کند. ایجاد سطوح دسترسی‌ مختلف به اینترنت مانند این است که بگوییم فقط ورزش‌کاران حق دارند از کربوهیدرات به مقدار زیاد استفاده کنند چراکه تنها آن‌ها سوخت‌وساز لازم را دارند و مثلا کارمندان بانک حق ندارند پیتزا بخورند چراکه تحرک آن‌ها کم است و خوردن پیتزا موجب چاقی آن‌ها می‌شود. اگر این جملات به نظرتان ابلهانه است، باید بدانید ایجاد سطح دسترسی برای اینترنت هم چنین وضعیتی دارد. هم‌چنین اگر از دید شما مقایسه‌ی غذا با اینترنت مقایسه‌ی غلطی است، کافی است تصور کنید اینترنت کاملا قطع شود و یک هفته هیچ نوع دسترسی‌ای به اینترنت وجود نداشته باشد. تقریبا هیچ‌کدام از امور روزمره‌ی شما بدون اینترنت قابل انجام نخواهد بود.

تقریبا تمام کسانی که از هر نوع فیلترینگی دفاع می‌کنند، یک استدلال مشابه دارند: «اینترنت برای کودکان امن نیست.» این البته جمله‌ی درستی است اما راه‌‌حل آن فیلترینگ گسترده نیست. خیابان‌ها هم برای کودکان امن نیست؛ چرا آن‌ها را نمی‌بندیم؟ بسیاری از محیط‌های غیرفیزیکی مانند سیستم‌عامل ویندوز و اندروید و وب‌سایت‌هایی مانند یوتیوب امکاناتی مانند Kid Mode و Parental Control دارند که به والدین کودکان اجازه می‌دهند دسترسی آن‌ها را به بخش‌های مختلف کنترل و محدود کنند. آنتی‌ویروس‌های مختلف مانند Kaspersky نیز حالتی به‌نام Parental Control دارند که به والدین این امکان را می‌دهند تا استفاده‌ی کودکان خود از سیستم‌عامل و اینترنت را کنترل و پایش کنند. حکومتی که پس از ۴۰ سال تازه به فکر افتاده قانون رده‌بندی سنی فیلم‌ را وضع و اجرا کند، قانونی برای جلوگیری از ازدواج کودکان ندارد و حتی از آن دفاع هم می‌کند و در مدارسش هر پرت‌وپلایی را به کودکان آموزش می‌دهد، نمی‌تواند پرچم دفاع از حقوق کودکان را در دست بگیرد چراکه اصلا مفهومی به‌نام حقوق کودک را نمی‌فهمد. پس هرگاه برای دفاع از فیلترینگ به کودکان متوسل شدند، بدانید مسئله از جای دیگری آب می‌خورد و اصلا به‌کودکان مربوط نمی‌شود. حکومت اگر واقعا نگران حقوق کودکان است،‌ بهتر است آموزش را جدی بگیرد و والدین را از امکانات مختلفی که همین الآن هم برای استفاده‌ی درست کودکانشان از اینترنت دارند آگاه کند. حتی می‌توانیم بگوییم فیلترینگ برای خود کودکان هم مضر است چراکه روی کیفیت زندگی والدین آن‌ها تاثیر می‌گذارد و کیفیت زندگی هر کودکی بدون شک از زندگی والدین او تاثیر می‌پذیرد.

من تقریبا مطمئنم حکومت ایده‌آلی که بسیاری از مسئولان جمهوری‌اسلامی در سر دارند، چیزی شبیه به حکومت فعلی چین است. چین ماهواره‌ی خودش را دارد، سیستم‌ پرداخت خودش را دارد، پیام‌رسان خودش را دارد و حتی موتور جست‌وجوی خودش را هم دارد. مفهوم جعلی خودکفایی در ذهن مسئولان حکومت ما بسیار مشابه وضعیتی است که چین امروز دارد. در این بین اما هرگز از یک نکته چیزی گفته نمی‌شود. چین امروز تمامی شهروندانش را در تمامی شئونات و بخش‌های زندگی‌شان کنترل می‌کند. تمامی رفتارهای اجتماعی مردم چین، پیام‌هایشان در پیام‌رسان وی‌چت (که اصلی‌ترین بازوی سرکوب مردم در دست دولت چین است)، تراکنش‌های مالی‌شان و حتی این‌که پشت چراغ قرمز می‌‌ایستند و یا از آن عبور می‌کنند توسط دولت چین پایش می‌شود. تمامی رفتارهای مردم در طول روز منجر به کسب امتیاز توسط آن‌ها می‌شود و این امتیازات آن‌ها را «رتبه‌بندی» می‌کند. این رتبه‌بندی باعث می‌شود «سطح دسترسی» شهروندان به خدمات عمومی تغییر کند و مثلا اگر یک مرد چینی از چراغ قرمز عبور کرده باشد، امتیاز او کاهش می‌یابد و نمی‌تواند برای مسافرت بلیت هواپیما بخرد. این ایده در قسمت Nosedive سریال Black Mirror مطرح شد و شاید نویسند‌ه‌ی آن‌ فکرش را هم نمی‌کرد ایده‌ی تخیلی او، روزی به واقعیت مسلم زندگی مردم یک کشور تبدیل شود. بنابراین اگر از تعیین سطح دسترسی برای مردم دفاع می‌کنید، خوب است وضعیت ترسناک چین امروز را هم مدنظر داشته باشید.

حدود دو سال پیش که آذری جهرمی به‌عنوان وزیر معرفی شد، دو نکته‌ی مثبت درباره‌ی او ذکر می‌کردند. اول اینکه جوان است و دوم اینکه از مسائل فنی سردرمی‌آورد. این فهمیدن مسائل فنی ظاهرا امروز باعث ایجاد مکافات‌های بزرگ‌تری شده است و انگار باید آرزو کنیم دوباره وزیری داشته باشیم که فرق مگابایت و مگاهرتز را نمی‌فهمد. خوب است بپرسیم حکومت چگونه می‌خواهد استفاده از اینترنت را برای اقشار مختلف طبقه‌بندی ‌کند؟ این کار نیازمند این است که شما به عنوان یک شهروند یک پروفایل کاربری نزد حکومت داشته باشید و موقع دریافت اینترنت از آن استفاده کنید. بنابراین یک نفر به‌عنوان پزشک می‌تواند اینترنتی متفاوت از یک آدم بیکار داشته باشد چراکه از دید حکومت، آن آدم بیکار حق استفاده از بسیاری از سایت‌ها و خدمات را ندارد. بهتر است جلوی این ایده را همین الآن بگیریم پیش از آن‌که همه‌ی ما برای حکومت تبدیل به تعدادی ربات با پروفایل‌های کاربری متفاوت شویم.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی