ایستادن در سایه
قاعده ی شخصی من در مواجهه با آثار دوستان و نزدیکانم (خواه یک موسیقی ساده باشد خواه یک نوشته ی طولانی) به جای آفرین گفتن های پیاپی و کف زدن های بیجا،نقد جدی (در حد توان و سوادم) بوده و هست.بسته به شخص،اثر،شرایط و موقعیت،ممکن است عبارات را تغییر دهم و لحن را کنترل کنم اما قاعده تغییری نمی کند.بارها پیش آمده که دیگران به همین دلیل از دست من ناراحت شده باشند اما قاعده ام را حداقل تا به امروز حفظ کرده ام.یقین دارم که اگر تعدادی از اطرافیانم به خود و کار خود جدی نگاه کنند،آثار فوق العاده ای خلق خواهند کرد و بعد از خلق این آثار،به اندازه ی کافی تشویق و تمجید روانه ی آن ها خواهد شد.به همین دلیل است که ترجیح می دهم تشویق ها را به دیگران واگذار کنم و حرف دیگری بزنم.من در سایه می ایستم،حرف من،نقد من و اعتراض من دیده نمی شود اما برایم اهمیتی ندارد.همه ی این ها به لذت موفقیت دیگری می ارزد.اشتباه نکنید.من متواضع نیستم.این اتفاقا از یک شوق و طمع درونی برای درک چیزهای بهتر می آید.بنابراین بخشی از من هم با این عمل کامل خواهد شد.من در سایه می ایستم.حرف من،نقد من و اعتراض من دیده نمی شود.هیچ کدام این ها اهمیتی ندارد زمانی که اثر نهایی چیزی بهتر از نسخه ی اولیه اش باشد.
http://daynasor.ir