یک‌برداشت

"یک‌برداشت" حاوی برداشت من از موضوعات مختلف است.

یک‌برداشت

"یک‌برداشت" حاوی برداشت من از موضوعات مختلف است.

اینجا از کتابی که خوانده‌ام می‌نویسم، از فیلمی که دیده‌ام، از یک بازی یا یک موسیقی. ممکن است درباره‌ی یک اتفاق اجتماعی بنویسم یا از یک مشاهده‌ی ساده. اینجا شبیه به یک دفتر مشق برای من خواهد بود که در آن تمرین نوشتن می‌کنم.

جایزه و دیگر هیچ

جمعه, ۴ تیر ۱۳۹۵، ۰۴:۲۵ ق.ظ

کنترل تلویزیون را بردارید و از شبکه ی یک شروع به عوض کردن کانال ها کنید.از همان اول تا آخر در هر ساعتی از شبانه روز چندین شبکه را پیدا می کنید که مشغول جایزه دادن چیزی هستند.اهمیتی ندارد کدام شبکه باشد و ماهیت کلی برنامه های آن چه باشد،بالاخره چیزی برای جایزه دادن وجود دارد.از شبکه ی سه که شبکه ی جوان است گرفته تا شبکه ی چهار که گویا شبکه ی دانایی است؛از شبکه ی قرآن و معارف تا شبکه ی پنج که این روزها شبکه ی اقتصاد است،همواره هر کدام آن ها مشغول جایزه دادن چیزی هستند.در نگاه اول شاید هدف شبکه ها را آموزش بدانیم اما با یک دقت بسیار اندک،می توان فهمید که سوالات مطرح شده به هیچ وجه بار آموزشی ویژه ای ندارند.عموما حکم نظرسنجی را دارند که هر جواب شما می تواند جایزه ای را به همراه داشته باشد در غیر این صورت هم جواب سوالات با یک جست و جوی بسیار ساده در گوگل یافت می شود.نظرسنجی ها هم نه علمی هستند نه گزینه های منطقی و معقولی دارند که حداقل بتوانیم سرخوش از اینکه در تحلیل داده ها و برنامه ریزی های آینده از آن ها استفاده می شود،وجودشان را توجیه کنیم.وضعیت وقتی بدتر می شود که بسیاری از آن ها حتی هزینه ای را هم برای شرکت کننده در بر ندارند و بدون حتی یک ریال هزینه،شانس پیروزی را به مخاطب خود می دهند.پس فایده ی این مسابقات و نظرسنجی ها چیست ؟چرا باید بابت کارِ نکرده و زحمتِ نکشیده جایزه گرفت ؟

این روزها،در این رقابت بی حد و حصر رسانه ها برای جذب مخاطب بیشتر،تلویزیون مگر در دفعات محدود،بازی را به رقبای خود باخته است.بنابراین تلاش برای جذب مخاطب یا بهتر است بگوییم بازگرداندن مخاطب از هر راهی توجیه پذیر شده است.همه ی ما داستان شرطی کردن حیوانات را شنیده ایم.خوشمان بیاید یا نه،امروز با همان شیوه ما را به نشستن پشت تلویزیون ترغیب می کنند.ما نیز هر بار به امید جایزه ی بیشتر،ساعات بیشتری را پای تلویزیون می گذرانیم،در مسابقات بیشتری شرکت می کنیم و شرطی تر می شویم.اگر مذهبی هستید،جایزه ی شما سفر کربلا و مشهد است.اگر به تکنولوژی علاقه مندید،شانس بیشتری دارید.چرا که دیگر دست برنامه سازان باز است.از حجم اینترنت و سیم کارت رایگان تا تبلت و تلفن همراه جایزه های ظاهرا ساده ای هستند که شما را به تماشا ترغیب می کنند.اگر هم هیچکدام این ها نیستید،پول،مطلوب بسیاری از ماست پس برای ما جوایز نقدی زیادی را در نظر گرفته اند.

اما چاره چیست ؟

در ادبیات ما،کلمه ی عوام بار معنایی مثبتی ندارد.از آن برای توصیف یک توده ی بی شکل و سرگردان که احتمالا بزرگ هم هست و بی سوادان زیادی را در بر می گیرد استفاده می کنیم.کارکرد جایزه های این چنینی چیزی جز جلب نظر و باج دادن به همان توده ی بی شکل است که ما تحت عنوان عوام از آن اسم می بریم ؟ مادامی که در این سوال جواب های بی مورد و نظرسنجی های بی هدف شرکت می کنیم در واقع بخشی از همان عوامی می شویم که همواره نفی ش کرده ایم.بنابراین بهتر است با خودمان روراست باشیم تا حداقل برای خودمان مشخص شود کدام سمت ایستاده ایم.این گونه شاید تولیدکنندگان هم به این فکر بیفتند که کیفیت حرف اول و آخر را می زند و جایزه ها در بهترین حالت می توانند محرک باشند نه مولد.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی