یک‌برداشت

"یک‌برداشت" حاوی برداشت من از موضوعات مختلف است.

یک‌برداشت

"یک‌برداشت" حاوی برداشت من از موضوعات مختلف است.

اینجا از کتابی که خوانده‌ام می‌نویسم، از فیلمی که دیده‌ام، از یک بازی یا یک موسیقی. ممکن است درباره‌ی یک اتفاق اجتماعی بنویسم یا از یک مشاهده‌ی ساده. اینجا شبیه به یک دفتر مشق برای من خواهد بود که در آن تمرین نوشتن می‌کنم.

گوش کردن

دوشنبه, ۱ شهریور ۱۳۹۵، ۱۲:۴۹ ق.ظ

هشت نه ماه قبل،در مسیر برگشت از دانشگاه با یکی از دوستان،پسر بچه­ ی ده دوازده ساله­ ای جلویمان را گرفت و گفت : آقا میشه به من پول بدید برگردم خونه­ مون ؟ من سرم را به علامت نه تکان دادم و رد شدم.سه چهار قدم بعد،هر دو با هم ایستادیم.همراهم گفت : چرا باید دروغ بگه ؟ بذار برگردیم بهش پول بدیم.من سر جایم ماندم.او برگشت و به پسر مقداری پول داد.

واکنش من به درخواست آن پسر بچه واکنشی از روی عادت بود.تقریبا روزی نیست که یک نفر جلوی هر کدام از ما را نگیرد و درخواست کمک نکند.ما هم عمدتا سر تکان می دهیم و رد می شویم.چیزی که از آن روز تا الآن من را آزار داده این نیست که چرا به پسر بچه کمک نکردم بلکه ناراحتی من از این است که چرا حداقل نایستادم تا حرفش را گوش کنم.آن پسر حق داشت که شنیده شود.این حق را داشتم که به او نه بگویم (حتی احساس می کنم گاهی همین حق را هم ندارم) اما حداقلش این است که باید کنارش می­ایستادم و حرفش را گوش می­ کردم.از آن روز در واکنش به درخواست دیگران،حداقل سعی می کنم کمی سرعتم را کم کنم تا متوجه حرفشان بشوم.بماند که دو سه باری هم بنده های خدا قصد گدایی نداشتند و می خواستند آدرس بپرسند.راستش را بخواهید این را بیشتر برای خودم نوشتم تا شما،نوشتم تا این موضوع را فراموش نکنم.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی